همه چيز درباره سحر قريشي
سحر قريشي را جزو خوش شانس ترين بازيگران زن بايد دانست چرا كه با همان نقش اولش توانست يك شبه ره صد ساله را طي كند و به يك بازيگر چهره بدل شود هر چند كه حاشيه ها روند موفقيت او را گاهي كند و حتي متوقف كردند اما او سعي داشته اين حاشيه ها را از خودش دور كند و بر اين باور است كه هواداران واقعي اش، مرز بين «حاشيه و واقعيت» را به خوبي درك مي كنند. با سحر در مورد زيبايي و تاثيرگذاري آن روي روحيه اش گپي زديم، سوالي است كه خيلي ها دوست داشتند از زبان سحرخانم بشنوند.
شيفته آراستگي هستم
از اينكه براي زيبايي و آراستگي ام زمان صرف كنم بسيار لذت مي برم و زماني كه درگير آن مي شوم، روحيه ام تغيير مي كند و انرژي از دست رفته ام را پيدا مي كنم. به همين خاطر در زماني كه حالم خوب نيست سعي مي كنم براي ظاهرم وقت بيشتري را صرف كنم.
دلبستگي من به محيط آرايشگاه
من عاشق محيط آرايشگاه هستم و آرامش زيادي را از اين محيط مي گيرم، گاهي كه بي دليل دلشوره دارم به آرايشگاه مي روم و با يك مانيكور يا براشينگ ساده يا تغيير رنگ مو حالم را عوض مي كنم. آراستگي جزوي از يك زن است و خانم ها بايد هميشه به اين موضوع اهميت دهند. با وجود اينكه گاه پيش مي آمد به لحاظ مالي هم در شرايط خوبي به سر نمي بردم اما از رفتن به آرايشگاه دريغ نمي كردم چون مي دانستم كه رفتن به آنجا باعث تقويت روحيه ام مي شود.
ذات زن و زيبايي
آدم ها، وقت هايي كه دل تنگ هستند به يك سمتي پناه مي برند و از آنجايي كه ذات زن با زيبايي گره خورده است به همين خاطر وقت هايي كه به لحاظ روحي دچار خلاء شده است دوست دارد كه زيبايي اش را افزون كند. نحوه آفرينش آنها به گونه اي است كه به زيبايي گرايش بيشتري دارند و پرداخت به اين مقوله روح آنها را آرام مي كند و انرژي زيادي را به آنها مي دهد، به همين خاطر افرادي كه در زمينه هنر و تجارت در تمام دنيا فعاليت مي كنند، سعي دارند سليقه زنانه را در طراحي و توليد محصول شان لحاظ كنند چون مي دانند وقتي نظر آنها را تامين كنند و توجه آنها به سمت شان جلب شود، احتمال موفقيت شان بالا مي رود.
فكر نمي كنم اين موضوع ساده، احتياجي به پنهان كاري داشته باشد چون شما هر چقدر كه با مردم صادق تر باشيد، آنها بيشتر حرف هايتان را باور مي كنندو متوجه مي شوند شما چيزي براي پنهان كردن براي آنها نداريد و ازت اينكه حس واقعي تان را بدون پنهان كاري با آنها در ميان مي گذاريد، خوشحال مي شوند.
مردم از صداقت خوشحال مي شوند
مردم بيش از هر چيزي از صداقت خوشحال مي شوند، از اينكه مي بينند جنس زندگي هنرمندشان شبيه به خودشان است با او بيشتر همذات پنداري پيدا مي كنند و وقتي شما با اين موضوع خوشحال مي شويد چه لزومي دارد به دروغ چيزي ديگري را بگوييد تا مبادا ديگران شما را به ساده انگاري متهم كنند. حتي اگر چنين اتهامي وجود داشته باشد، باز هم نبايد به خاطر ترس، صداقت را پنهان كرد.
از بچگي شيفته بازيگري بودم
علاقه من به بازيگري به قبل از ورودم به مدرسه باز مي گردد. از همان دوران، وقتي كه كارتون نگاه مي كردم، شخصيت هاي كارتوني را تقليد مي كردم، در همان زمان كودكيم، همه مي گفتند كه سحر تو روزي هنرپيشه مي شوي. وقتي به دوران دبيرستان رسيدم وارد حيطه تئاتر شدم و بعد از آن هم كه پايم به كارهاي تصويري باز شد.
باور نمي كنند عمل زيبايي انجام نداده ام
«بعضي ها به من مي گويند در مورد جراحي زيبايي صادقانه رفتار نكردم و اعتراف نمي كنم كه دست به عمل جراحي زده ام.» براي من طرز فكر اين عده جالب است اما بعيد نيست؛ چون در شرايطي كه بسياري از خانم ها دست به جراحي زيبايي مي زنند، اين طرز فكر وجود دارد كه هر كسي كه بيني كوچك يا گونه هاي برجسته اي دارد حتما به جراحي متوسل شده است.
پيش تر هم به اين موضوع اشاره كردم كه من هيچ جراحي روي صورتم انجام ندادم. تنها يك بار تزريق لب انجام دادم كه خيلي زود هم از انجام اين كار پشيمان شدم و ژل را از لبم خارج كردم. براي گواه اين موضوع حتي عكس هاي مربوط به دوران كودكي ام را هم منتشر كردم اما خب، برخي ها همچنان اصرار دارندكه بگويند من عمل زيبايي انجام دادم.
از اين موضوع ناراحت نمي شوم اما دلم مي گيرد از اينكه ما پيرامون موضوعي، بدون اينكه تحقيقات كافي انجام دهيم، قضاوت مي كنيم و دوست داريم همه چيز را با زاويه ديد خودمان مورد بررسي قرار دهيم و برداشت هايمان هم در اين مورد بسيار سطحي است … اما با اين حال فكر مي كنم آنهايي كه مخاطبان جدي هستند و حاشيه برايشان چندان اهميتي ندارد، حقيقت را بهتر از هر كس ديگري درك كردند.
از عكس خانوادگي مي ترسم
متاسفانه برخي از بازيگران زن ايران با مشكلات بسياري مواجه هستند كه عمده ترين آن به عكس هاي شخصي شان بازمي گردد چرا كه متاسفانه برخي از عكس هايي كه ما با اعضاي خانواده يا اقوام مان كه در سال هاي قبل گرفتيم، بنا بر بي احتياطي فردي ممكن است سر از فضاي مجازي دربياورد و آن وقت ما در اين ميان بايد پاسخگو باشيم، به همين خاطر در طول مدت اخير من حتي از گرفتن عكس با اعضاي خانواده ام هم پرهيز مي كنم.
در دوران كودكيم واقعا شيطون و پر جنب و جوش بودم، حتي يك لحظه هم در خانه بند نمي شدم، رفتارم بيشتر شبيه پسرها بود؛ به همين خاطر مدام با ورزش هايي نظير فوتبال و اسكيت سرم را گرم مي كردم. همه دوستان و آشنايان به پدر و مادرم مي گفتند سحر اشتباهي دختر شده است! (مي خندد)
به من مي گفتند خجالت نمي كشي!
مردم با نقش هايي كه بازي مي كنيم حسابي درگير مي شوند و آن را باور مي كنند. حس باورپذيري آنها واقعا جالب و خوشايند است. هيچ وقت يادم نمي رود، سال ها قبل وقتي كه در سريال دلنوازان بازي مي كردم مردم وقتي من را در كوچه و خيابان مي ديدند مرا مورد نصيحت قرار مي دادند يا به من مي گفتند: «خجالت نمي كشي به همسرت نمي رسي!» اين حرف ها از سويي خوشايند بود اما از سويي برايم سوال برانگيز بود كه چطور مردم تا اين حد درگير نقش يلدا شدند؟
سحر قريشي از ممنوعالتصوير شدن خود در صداوسيما خبر داده و مدعي است خطاكار نبوده و كل ماجرا سليقه شخصي است.
سحر قريشي كه با نقش يلدا در مجموعه تلويزيوني «دلنوازان» به چهرهاي شناخته شده براي مخاطبان تلويزيون بدل شد، در گفتوگويي از ممنوع التصوير شدن خود در صداوسيما خبر داد.
اين بازيگر كه روزهاي پرمشغله اي را سپري مي كند و در ماههاي باقيمانده از سال ۹۰ چند فيلم سينمايي از او روي پرده ميرود به تازگي اعلام كرده كه مسئولان رسانه ملي بدون دليل اجازه حضور وي را در دومين پروژه تلويزيوني مشترك با حسين سهيليزاده ندادهاند.
قريشي در اين باره به اوج نيوز گفته است: اينكه مي گويم بدون دليل واقعا همين طور بود. هر چه پرسيدم گفتند خانم قريشي حاشيه داري.پرسيدم يكي از آنها را نام ببريد. پاسخ مي دادند كه زياد سر زبانها هستي. ميگفتم آخر اين هم دليل شد؟ مگر ميشود به صرف اينكه سر زبانها باشي،با تو اينطور رفتار كنند.
او ادامه مي دهد: سر اين جريان خيلي از مديران سازمان صدا و سيما را ديدم. تا خود آقاي ضرغامي هم رفتم. برايم حالا مشخص شده كل ماجرا حسادت و سليقه شخصي بوده است.
قريشي در پايان افزوده است: اينكه يك نفر براي سيستم تصميم بگيرد. شايد اگر صد كار ديگر بود اهميت زيادي براي من نداشت اما آن كار آقاي سهيليزاده اگر روي آنتن مي رفت ديگر براي عمرم كافي بود.
*********************************************************************
سحر قريشي متولد ۱۳۶۶ است و تنها عضو متاهل بين بازيگران جوان دلنوازان به حساب مي آيد. همسر او مهران اخوان ذاكري است و ۲۵ سال سن دارد .
زندگي مشترك آنها چند سالي است كه آغاز شده و روز هاي خوبي را با هم پشت سر ميگذارند . سحر قريشي تنها يك برادر دارد و رنگ هاي مورد علاقه اش مشكي ، آبي و قرمز است . سحر قريشي دوست دارد هر چه زود تر به اوج برسد و اين آينده را براي خود پيش بيني ميكند .
براي قريشي نوع پوشش و لباس خيلي اهميت دارد . او حسين سهيلي زاده را مانند پدرش دوست دارد.
از ميان ۳۵۰ كانديد به «دلنوازان» رسيدم
سحر قريشي درباره نحوه ورودش به تلويزيون گفت: من كار اولم در زمينه بازيگري فيلم سينمايي «لج و لجبازي» به تهيه كنندگي آقاي زبر دست بود. در مراحل پاياني اين كار بودم كه از طريق آقاي خيرابي به آقاي سهيليزاده معرفي شدم. آقاي سهيلي زاده از من دعوت كرد تا براي نقش يلدا كه حدود ۳۵۰ نفر كانديد داشت، تست بدهم و خوشبختانه پس از تست مورد قبول واقع شده و براي بازي در اين نقش آمدم.
وي با بيان اينكه بازيگران در كار روتين تلويزيوني بيشتر ديده ميشوند، درباره بازتاب سريال «دلنوازان» اظهار داشت: استقبال مردم از اين سريال خيلي خوب است و مردم در كوچه و خيابان مرا ميشناسند و مورد محبتشان قرار گرفتهام. البته در اين كار استرس هم داشتهام، چون در كنار پيشكسوتان بزرگي ايفاي نقش ميكردم و كار اولم بود.
وي افزود: من براي بازي در چنين سريال پر قسمتي تجربه چنداني نداشتم. ضمن اينكه نقشم هم پررنگ بود اما آقاي سهيليزاده با من همراهي كرد و كمكهاي او مرا به اينجا رساند.
وي درباره انتخاب بازيگران و اينكه آيا دوست داشته به جاي بازيگر ديگري در اين سريال ايفاي نقش كند؟ پاسخ داد: من در جايگاهي نيستم كه بخواهم در اين باره صحبت كنم ولي به نظرم انتخاب بازيگران خوب است. روزي كه من براي تست آمدم فقط براي نقش يلدا آمدم و امروز هم فكر ميكنم هركدام از بچهها به بهترين شكل در جاي خود قرار گرفتهاند.
قريشي درباره نقش يلدا نيز عنوان داشت: به نظر من تمام گيرايي داستان در اين است كه پيش زمينهاي از زندگي يلدا وجود نداشته باشد. يلدا خودش پر از نگراني و معماست و همين است كه اين جذابيت را براي اين نقش ايجاد كرده است. تا آخر داستان مشخص نميشود كه يلدا كه و چه بوده و همين تعليق باعث ميشود تا اين نقش براي مخاطب خاكستري به نظر برسد و نداند كه مثبت است يا منفي.
بازيگر نقش يلدا درباره اينكه دوست دارد همچنان در تلويزيون بازي كند و يا به سينما برود تيز تصريح كرد: به خاطر اينكه تلويزيون رسانه ملي است، پر بينندهتر است و قشر بيشتري از جامعه تلويزيون ميبينند. ولي هم سينما و هم تلويزيون ميتوانند بازيگر را نشان بدهند و انتخاب درست نقشها در اين ميان خيلي مهمتر است تا تكرار مكرر يك نقش. در تلويزيون ميتوان به قيمت تكراري شدن ديده شد، ولي من دوست دارم در هر دو ژانر ديده شوم و نقشهاي متفاوتي را تجربه كنم.
وي با بيان اينكه من بيشتر برايم نقش و فيلمنامه مهم است و سينما و تلويزيون زياد فرقي ندارد، گفت: يلدا را دوست دارم و با آن ارتباط برقرار كردهام البته خيلي به من شباهت ندارد اما در اتفاقاتي كه برايش ميافتد، خودم را به جاي او ميگذارم و ري اكشنها از طرف خودم بوده است.
**********************************************************
نميدانم چرا خودم هم گمان ميكردم كه سحر قريشي، همان يلداي معروف دلنوازان بيني و گونهاش را عمل زيبايي كرده و با اينكه چند سال است او را از نزديك ميشناسم، حتي در گفتوگوهاي قبلي كه با او داشتم فراموش كرده بودم سؤال كنم «سحر! تو بينيات را عمل كردي؟»ولي اين بار پرسيدم و همين نقطه شروع مصاحبهاي بود كه موضوعش رواج «جراحي زيبايي» مخصوصا در ميان چهرههاي سينما و تلويزيون است.
سحر در جواب من گفت: «من بينيام را كه عمل نكردم، گونه هم تزريق نكردم، اما راستش را بگويم سال گذشته به لبهايم ژل تزريق كردم و آنقدر حالم بد شد كه ۱۰ روز بعد آن را تخليه كردم.» سحر معتقد است كه فرد درجهت رفع نقصها اگر جراحي زيبايي انجام دهد، خوب است اما نه درجهت تغيير شكل و قيافه.او راست ميگويد: اين روزها همه يك شكل و قيافه شدهاند و اين اصلا زيبايي ندارد.
سحر از مشكلاتي كه بعد از تزريق ژل لب برايش به وجود آمد گفت و كلي حرفهاي جالب و شنيدني در اين مورد داشت كه خواندن آن براي شما هم خالي از لطف نيست.تنيس براي تفريح بازي ميكنم ولي مثل آن روزها ديگر بدنسازي حرفهاي كار نميكنم؛ روزي ۶ ساعت باشگاه ميرفتم ولي مشغله كاري ديگر اين اجازه را به من نميدهد. اين روزها آماده باش هستم براي كار آقاي سماواتي و كمتر وقت دارم كه باشگاه بروم
خداوند زيباست و زيبايي ها را دوست دارد
براي بازيگري كه با تغييرات چهره وارد كار و تصوير شود شايد جراحي زيبايي مشكل نداشته باشد، يعني اگر من اول ژل تزريق ميكردم و بعد براي نقشي انتخاب ميشدم ايراد نداشت.در مصاحبه از من پرسيدند، معروفيت بهتر است يا محبوبيت؟ و من گفتم محبوبيت، شهرت ميآورد و مهمتر است. من بازهم ميگويم من اگر بازيگر شدم حق ندارم ديگر آنقدر به سر و صورتم دست بزنم كه ذهنيت مردم را به هم بريزم؛ آنها مرا با شكلي پذيرفتند كه وارد اين محيط شدم.هنوز سن من كم است و افتادگي پلك، چروك صورت و… ندارم. پس نبايد ديگر اين اشتباه را انجام دهم. من در مدتي انگار بيمار شده بودم و در آن روزها اعتمادبهنفس نداشتم و بايد حال بدم را با سفر و استراحت خوب ميكردم نه با دستكاري صورتم.
بدون بيحسي ژل زدم و كلي درد كشيدم و دوباره بدون بيحسي آن را تخليه كردم. چون داروهاي بيحسي روي صورتم اثر نداشت. اگر كسي نياز به جراحي داشته و پول هم داشته باشد و اين كار را انجام ندهد واقعا آدم ناداني است. ميگويند خداوند زيباست و زيباييها را دوست دارد؛ پس بايد هركسي به زيباتر شدن فكر كند.اين روزها جوانها مدام دلشان ميخواهد تغيير كنند. به ۲ علت؛ خود كمبيني و نداشتن اعتمادبهنفس. اگرهر فردي حس كند كه خودش را دوست دارد حتي اگر نقصي دارد، اين كافي است ولي اگر نقصي وجود دارد كه اعتمادبهنفس را كم ميكند بايد آن را رفع كرد
خودم را همين جوري كه هستم دوست دارم
اگرهر فردي حس كند كه خودش را دوست دارد حتي اگر نقصي دارد، اين كافي است ولي اگر نقصي وجود دارد كه اعتمادبهنفس را كم ميكند بايد آن را رفع كرد. مادرهايي كه اين مصاحبه را ميخوانند اين نكته را بدانند كه بايد از كودكي به دختر و پسرتان اعتمادبهنفس بدهيد و آنها را تاييد كنيد. مادر و مادربزرگم هميشه ميگفتند «قربون دختر خوشگلم برم…!»
و اين ملكه ذهن من شد كه صورت زيبايي دارم… و آنقدر اين جمله را شنيدم كه ديگر باور كردم زيبا هستم و بيشتر بايد به درون و سيرت زيبا فكر كنم.وقتي سيرت زيبا باشد آن مهرباني و صداقت و پاكي در چشمها تبلور پيدا ميكند و منعكس ميشود. بعضيها زيبايي ظاهري ندارند اما ۲ جلسه كه با آنها برخورد ميكنيم، ميبينيم چقدر اين آدم
زيباتر از قبل ديده ميشود. پس داشتن زيبايي ظاهر، هيچ نيست…بعضيها هم زيبا بوده اما در اصطلاح عوام، نچسب هستند. آنها آدمهايي هستند كه درونشان زيبا نيست و موج منفي دارند.
هيچ لذتي بالاتر از غذا خوردن نيست!
اهل رژيم غذايي هستم و از طرف پدر و مادر، ژن چاقي دارم. قدم ۱۷۰ سانتيمتر و وزنم ۵۸۸ كيلوگرم است اما به شدت مراقب وزنم هستم. يك دوره بود كه خيلي ورزش ميكردم اما الان وقت نميكنم و فقط رژيم ميگيرم و گريه ميكنم.بعد از اينكه يك عالمه غذا ميخورم كلي گريه ميكنم… انگار در دنيا هيچ لذتي بالاتر از غذا خوردن نيست. به شدت غذا دوست دارم؛ كاملا سير كه شدم افسرده ميشوم و گريه ميكنم؛ طوري كه مجبور شدم مشاوره بگيرم. به دكتر گفتم نميتوانم جلوي اشتهايم را بگيرم… سر فيلمبرداري كه هستيم اصلا غذا نميخورم.
دورهاي بود كه تا غذا ميديدم، گريه ميكردم كه چرا اين غذا را جلوي من گذاشتيد؟ مرغ پخته را ميديدم ميگفتم طفلكي را چرا پختيد…؟دكتر آنقدر با من حرف زد و روشهايي به كار برد كه بهتر شدم. رژيم سخت گرفتم و مشاورههايي كه رفتم باعث شد اين حالت كمتر شود. براي درمان اين حالتها ظرف غذا را بزرگتر كردم و مقدار غذا را كمتر و اين را پذيرفتم كه من اشرف مخلوقات هستم؛ بايد همهچيز بخورم و دلم براي مرغ و گوسفند نسوزد.
من هيچ وقت صورتم را جراحي نخواهم كرد
دوستم بينياش را ۳۳بار عمل كرد و در آخر هم درست نشد. پره بيني دوستم ايراد داشت، سه بار عمل كرد و تنها نقصي كه دكتر نتوانست رفع كند، همان پره بيني بود.خب اين زيباتر شدن نيست. حتي يكي از دوستانم ژل تزريق كرد و بدنش حساسيت شديدي به اين تزريق نشان داد و لبش كج شد و دكتر گفت ديگر نميتوانم درستش كنم.حتي بعد از تخليه لبش مثل قبل نشد. با توجه به اين اتفاقها آدم كمي ترسو ميشود، البته من ريسكپذير هستم اما روي صورتم ديگر كاري انجام نميدهم.
ورود به سينما آسان است اما…
اولين بار من براي بازي در فيلم سينمايي «لج و لجبازي» تست دادم و حدودا ۶۶ نفر در انتخاب نهايي بوديم و درنهايت كسي را خواستند كه شبيه به سارا خوئينيها يا امير جعفري باشد كه قرار بود نقش پدر و مادر مرا داشته باشند.
نظر نهايي را گريمور و كارگردان با هم ميدادند. گريمور گفت گونههايش شبيه ساراست و با گريم ميتواند شبيهتر هم بشود و به اين ترتيب، من انتخاب شدم. خانم مهديه اعرابي، گريمور كسي بود كه باعث انتخاب من شد.البته زيبايي صورت هم شرط است و بازيگر بايد قابليت ديده شدن را داشته باشد اما بازي من باعث شد كه بمانم و دوباره انتخاب شوم. من بازيگر بيلبورد نيستم اما مطمئنا زيبايي صورت و بازي، هر دو براي ماندن مهم است.
ورود به سينما آسان است و ماندن در آن دشوار. تهيهكننده و كارگردان با پول ميتوانند خيليها را وارد كنند ولي آيا آن فرد براي دفعه دوم و سوم هم انتخاب ميشود؟ من در مورد خودم ميگويم كه صورتم بكر و دستنخورده بود با آن مدل ابروهاي يلدا، آن نقش كلي روي ابروي بازيگرها در كارهاي بعدي تاثير گذاشت. يادش بخير؛ سال ۸۸ من ۲۱ساله بودم كه آن نقش را بازي كردم.
زيبايي مصنوعي ارزش ندارد
من به گونهام ژل تزريق نكردهام. دروغ گفتن توهين به شعور مخاطب است و عكس بچگيام را به شما نشان ميدهم تا ثابت كنم عمل نكردهام. به نظر من در دوره ما صورتها همه يك شكل شده و اين اصلا خوب نيست لبها، بينيها و ابروها همه يك شكل است.خدا آدمها را متفاوت آفريده و اين زيباست؛ نه اينكه در يك مهماني لباسها كه بر اساس مد همه يك شكل است، بينيها همه كوچك و سربالا، لبها هم كه همه ژل زده، ابروها هم تتو شده و… آيا اين زيبايي مصنوعي ارزش دارد؟
دختري كه در ۲۰سالگي اين كارها را انجام ميدهد ديگر لطافتي ندارد و وقتي ۴۰۰ساله شد ديگر ميخواهد چه بكند؟ از لطافت جواني بايد لذت ببريم و اين جراحيها را بگذاريم براي زماني كه زيبايي ما كم ميشود و شايد اعتماد به نفس ما را تحت شعاع قرار دهد.من بازيگر بيلبورد نيستم اما مطمئنا زيبايي صورت و بازي، هر دو براي ماندن مهم است. ورود به سينما آسان است و ماندن در آن دشوار.
سحر دختري لوس و اطواري است؟
زماني كه فيلم سينمايي «دردسر بزرگ» را بازي كردم، خودم هم در خيابان حس كردم كه همه نسبت به من اين برداشت را دارند كه فردي لوس و نازپرورده هستم.در آن فيلم نقش همسر حامد كميلي را داشتم. پريسا دختر پولدار و لوسي بود كه خيلي ادا داشت و با انگشت اشاره با همه سلام و خداحافظي ميكرد. همه در خيابان با من با همان حركت سلام ميكردند و در حاليكه هرگونه نقش بازي ميكنم
اما هنوز هم در ذهن مخاطب همان يلدا باقي ماندهام. من خيلي هم شيطون و پرسروصدا هستم. به شدت مسئوليتپذيرم. با اينكه تكفرزند هستم اما اهل قهر نيستم. بايد اعتراف كنم كه نق نقو و خوابآلود هستم.از سر و صدا فراريام و در خانه وقتي تنها باشم، هيچ صدايي شنيده نميشود؛ نه تلويزيون و نه موزيك. در كل آدم شلوغي هستم اما در تنهايي از سر و صدا و شلوغي فاصله ميگيرم.
سحر قريشي واقعا افغاني است؟+عكس هاي سحر قريشي با شوهرش در سايت من و تو اوكي
توصيه آخرمن به خانم ها
يك زن كامل، زني است كه سالم باشد، به غذا خوردنش، به پوست و مو و لباس پوشيدن و… اهميت بدهد. توصيهام اين است كه تا ازدواج ميكنيد زيبايي خود را كنار نگذاريد و حس كنيد به هدفي كه ميخواستيد رسيديد. من بازيگر هستم و بيشتر به اين نكات اهميت ميدهم و حس ميكنم من هستم و يك قاب صورت.بايد زيبا و سالم باشم تا حسم را به مخاطب برسانم اما همه خانمها بايد به اين نكات اهميت بدهند و اين اول احترام به خودمان است و درنهايت احترام به بيننده و كساني كه در كنار ما زندگي ميكنند آدمي كه سلامت روح داشته باشد ميتواند به همه كمك كند.
يك زن ايدهآل بايد به ظاهرش توجه كند. اغلب زنها ميگويند من ديگر مادر شدم و از من گذشته. اگر اين زن به خود و سلامت روحش اهميت ندهد چطور ميخواهد آرامش و سلامت را به خانواده و فرزندش منتقل كند؟پس در هر كاراكتري كه هستيم (مادر، همسر، دختر و…) به زيبايي و سلامت روح و جسم بايد اهميت دهيم و نقصهايمان را رفع كنيم.
برچسب: